جدول جو
جدول جو

معنی طناب زدن - جستجوی لغت در جدول جو

طناب زدن
پیمودن اندازه گرفتن پیمودن اندازه گرفتن
تصویری از طناب زدن
تصویر طناب زدن
فرهنگ لغت هوشیار
طناب زدن
((~. زَ دَ))
پیمودن، اندازه گرفتن
تصویری از طناب زدن
تصویر طناب زدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آغشته کردن با گلاب: عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
گناه را بگردن گرفتن، یا گناه زدن بر خود. گناه کسی را بگردن خود گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب زدن
تصویر نقاب زدن
نقاب بچهره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکاب زدن
تصویر رکاب زدن
Pedal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لعاب زدن
تصویر لعاب زدن
Glaze
دیکشنری فارسی به انگلیسی
крутить педали
دیکشنری فارسی به روسی
крутити педалі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
पैडल मारना
دیکشنری فارسی به هندی
शीशा लगाना
دیکشنری فارسی به هندی